راه رسیدن

راه رسیدن

امروز می خوام در مورد یکی از ایرادهای خودم توی سالهایی که قانون جذب می خوندم رو بهتون بگم چیزی که خیلی ذهن منو مشغول کرده بود این بود که می خواستم nمیلیون درآمد داشته باشم اما چه جوری ؟
این چه جوری آدم رو به یاس میرسونه و اگه قرار بود که من بدونم قراره چه جوری این مقدار پول رو در بیارم که در می آوردم پس صددرصد نمیدونم که الان در نیاوردم یعنی راهشو بلد نیستم.
قرار نیست شما بدونین چه جوری ؟
یک نکته پایه است که همه ی نکات دور اون میچرخه یعنی باید به این تطبیق بدنش.
ما یک اصلی داریم که هر چیزی را می توانیم با آن تطبیق بدهیم( مثل تشخیص اصل و فیک بودن یک شی)
شما یک اصل دارید باید حستون خوب باشه تا چیزهای خوب را جذب کنید این اصل هیچ وقت تکون نمیخوره .
حالا شما چه جوری فکر می کنی حالتون خوب میشه؟
خوب نمیشه، چون آدم درآمد رو نداره یا اون رابطه خوب رو نداره که به اون برسه و اگه داشت دیگه نیازی نبود که بدونه.
من اگه میدونستم با چه کاری میتونم ده برابر این درآمد داشته باشم انجامش می‌دادم و الان داشتمش پس قطعاً راهش رو نمی دونم و نیازی هم ندارم بهش فکر کنم .
من تنها باید ایمان داشته باشم که به این پول میرسم.
از آسمون بیفته؟ نه !
ما حس این پول رو تو خودمون به وجود می‌آوریم بعد راهش جلوی پامون قرار میگیره.
این نکته خیلی مهمه که چه جوری برسیم؟
طرف کارمنده با همین ذهنیت کارمندی میخواد درآمد ۱۰ برابری داشته باشه.

باید عشق باشیم تا عشق را جذب کنیم.شما باید ثروتمند باشید تا ثروت رو جذب کنید.
بعد ما می‌خواهیم پول اندازه فرد ثروتمند داشته باشه ولی خودمون اون آدم سابق باشیم.

و مهمتر از همه

باید شاد باشیم تا شادی را جذب کنیم.

برای داشتن تمام اینها باید احساس آن را در خود را بسازیم سپس راه رسیدن به آن هم جلوی پای ما قرار میگیرد.